امروز : ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

Dreams (1990)

خلاصه داستان: رؤیاها فیلمی است مشتمل از 8 بخشیا رؤیا که به لحاظ ظاهری و داستانی به یکدیگر مرتبط نیستند اما درونمایه آنها حکایت از دغدغه‌ها و جهانبینی مشترکی دارد که از بخشی به بخش دیگر انتقال می‌یابند و رابطه‌ای معنادار بین آنها برقرار می‌کنند. در بخش اول (آفتاب در میان باران) کودکی به توصیه مادرش عمل نمی‌کند و به تماشای مراسمی می‌رود که از دیدن آن منع شده‌است. در بخش دوم (باغ هلو) با رؤیاهای کودکی تب‌دار همراه می‌شویم و همراه او رقص باشکوه روح درختان هلو را تماشا می‌کنیم. در بخش سوم (کولاک) گروهی کوهنورد در کولاک سختی گرفتار آمده‌اند و گم کردن کمپ سبب تسلیم شدن همه گروه می‌شود جز رهبر آنها که امید خود را به زندگی حفظ کرده‌است. در بخش چهارم (تونل) فرماندهی خسته از جنگ باز می‌گردد و با گذر از تونلی اسرارآمیز، روح سربازان دسته خود را ملاقات می‌کند. در بخش پنجم (کلاغ‌ها) فردی با تماشای تابلوهای ون‌گوگ وارد دنیای آنها می‌شود و با نقاش دیدار می‌کند. در بخش ششم (طغیان کوه فوجی) کوه فوجی فوران کرده است و با انفجار نیروگاه‌های اتمی شرایطی آخرالزمانی پدید می‌آید و این شرایط زمینه صحبت آخرین بازماندگان در مورد مسائلی چون مرگ و زندگی می‌شود. در بخش هفتم (دیو گریان) در دنیایی که به دوزخ تبدیل شده، رهگذر با دیوی ملاقات می‌کند و او در مورد این فضا و باقی دیوان جهنمی آن صحبت می‌کند. در بخش هشتم و آخر (دهکده آسیاب‌های بادی) رهگذر به دهکده‌ای می‌رسد که آسیاب‌های آبی چرخان و گل‌های روییده بر حاشیه رودخانه، زیبایی بهشت‌واری به آن داده‌اند. در این دهکده پیرمردی زندگی و نگاه مردمان آن به دنیا را برای رهگذر شرح می‌دهد.  
 

۲ دیدگاه