امروز : ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

Raging Bull (1980)

جيك همراه با جويي كه مدير برنامه هاي اوست تلاش ميكند تا قهرمان شود اما براي قهرمان شدن بايد قواعدي را رعايت كند. با كساني كه در شرط بندي هاي مشت زني شركت ميكنند و در لابي هاي ورزشي نفوذ دارند كنار بيايد و خواسته ي آنها كه شكست در مقابل يك مشت زن ديگر است را برآورده كند. جيك در اين حال با همسرش ويكي مشكل دارد و اضافه وزن دارد. جيك با تمام فشار رواني كه تحمل ميكند قهرماني را بدست مي آورد اما در ادامه راه با برادرش جویی قهر ميكند و موفق به حفظ عنوان قهرماني نمي شود و خود را بازنشسته ميكند و يك كلوپ باز ميكند. به دليل بي توجهي و خشونت ويكي جيك را ترك ميكند جيك تنها ميماند و حسرت گذشته را مي خورد و از غرور خود و رفتاري كه با جويي داشته احساس پشيماني ميكند.
جیک لاموتا در آرزوی این است که به اوج قله‌های بوکس حرفه‌ای برسد و از این راه به آرزوهایش برسد…

۹ دیدگاه